از آنجا که اینجانب یکی از خوانندههای کتابها و مقالات دکتر عبدالله شهبازی بوده و همچنین بخشی از به روزرسانیهای این وبلاگ، که منعکس کننده نوشتههای وبگاه فیلتر شده ایشان میباشد را بر عهده دارم و از آنجا که در زمینههایی نسبت به ایشان احساس شاگردی مینمایم، بر خود وظیفه دیدم تا نکاتی را درباره مواضع انتخاباتی اخیر ایشان گوشزد نمایم.
از اینکه انگیزه ایشان از مخالفت با دکتر احمدی نژاد چه میتواند باشد حدثهایی میزنم. به احتمال زیاد، ایشان نیز مانند افرادی چون آقایان خوشچهره و افروغ، به حق یا به ناحق انتظاراتی از رییس جمهور داشتهاند که به هر دلیل برآورده نشده است، از طرفی یک نوع سادگی و احساسی بودن در شخصیت آقای شهبازی دیدم (با توجه به زندگینامهای که از خود منتشر کردهاند)، این سادگی و احساسی بودن را بیشتر از این جهت میبینم که ایشان در اوان بچگی پدر خود را از دست دادهاند و شخصیتشان عملاً از خلاء وجود پدر رنج میبرد.
آن انتظارات برآورده نشده و این ویژگیهای شخصیتی (به زعم بنده) دلایل این چرخشهای عجیب سیاسی نسبت به دکتر احمدینژاد بوده است. البته باید استتار شده بودن شخصیت میرحسین موسوی برای بسیاری از مردم ایران (از جمله آقای شهبازی) را به دلایل فوق اضافه کرد، که این خود قصه مفصلی است که در جای خود باید مورد واکاوی قرار بگیرد.
با عبور از این مقدمه باید گفت اصولا از فردی که خود را یکی از مهمترین مورخین تاریخ معاصر میداند انتظار میرود تا تحولات سیاسی جامعه را بدور از حب و بغضهای شخصی و با بی طرفی کامل (لااقل تا جایی که ممکن است) رصد کند، نه آنکه سایت شخصی خود را به شعبهای از ستاد تبلیغات مجازی آقای موسوی بدل نماید.